✖ توصیه های کاربردی،مخصوص پسر هایی که زن گیرشون نمییاد


ضدپسر

برای خنده

✖ツ این مورد را همه پسر ها بخونند چون شاملِ همه میشه.


1-اولین دختری که به تورتون خورد ازش شماره بگیرید!(ولی چون در این کار استعداد ندارید و گند میزنید بهتره دور اینکار رو خط ِ قرمز بکشید)

2-اگه خواستید دختری رو زیر نظر بگیرید (که بیخود کردی) باید زیر چشمی طوری که متوجه شما نشه زیر نظرش بگیری.....

نکته:چون در این کار هم مثل مورد ِ (1) ..... ندارید ، بهتره عینک آفتابی تیره بزنید.

3-اگه دختری را دیدید که تنها نشسته سَرِ صحبت را باهاش باز کنید

و به مورد ِ (1) مراجعه کنید...

نکته: قبلش دورو برتون رو یه نگاهی بندازید چون ممکنه یه دفعه ای یه دست از عقب اون گردن ِ نسبتاَ نحیفتان را بچلونه

.4-به هر دختری که رسیدید سلام کنید و خود را بچه مثبت نشون بدید

ولی مواظب بعضی لنگه کفش ها باشید

5-اگه خواستگاری هر دختری رفتید و جواب رَد شنیدید نااُمید نشید، خواستگاری یکی دیگه برید گرچه بازم جوابِ رَد می شنوید.( پسر بايد پورو باشه...)

6-اگه یه دختری را خیلی دوست دارید ولی به شما محل نمی ده، با یه دختره دیگه بیرون برید طوری که اون شما را ببینه.....

نکته:که در این صورت نه تنها به شما دیگه محل نمی ده ، کفش هم نثارتان می کنه.....

7-تا می توانید سن ازدواج را ببرید بالا چون دخترها،دختر ِنارنج و ترنج اند که ازآفتاب و سایه می رنجند اگرچه ریسکش خیلی بالا است, ممکن دیگه کسی بهتون دختر نده

چون ترشی هم تاریخ اِنقضا داره,تا یه حدی میشه تحملش کرد

نکته:در صورت موفّق نشدن در این مورد یه ظرف حتماً آماده کنید..حتماً میپرسی برای چی؟ خوب دیگه، برای ترشی.(ادم كه انقد خرفت نميشه)

8-اینقدر سرِ کوچه و خیابون ها کیشیک نکشید,که شاید شتر بخت رد بشه و شما بهش التماس کنیدکه شاید در خونه شما هم بخوابه

نکته:ممکنه شتر بخت را با شتر ؟؟؟ اشتباه بگیرید واونم بخوابه و دیگه بلند نشه.که در این صورت(فاتحه مع صلوات)

9-اگه دانشجو(یا سرباز) هستید,از خوردن غذاهای اونجا جداً خود داری کنید..

.10-اگه قیافه نداری،اشکال نداره عوضش ماشین داری...چی؟!!ماشین نداری... اشکال نداره عوضش خونه داری....بازم چی؟!!!خونه هم نداری...خوب مشکلی نیست چون کار رو که داری بعدا میشه خونه و ماشین هم خرید.......

وای نگو که کار هم نداری!!! ترشی هم که اُفتادی، پس بهتره بری یه جایی خودت را گم و گور کُنی

یه توصیه : اگه قیافه نداری؛ نری... ابروهات را برداری،صورتت را تیغ بزنی، یکمی از لوازم آرایشی مامان جونت کش بری، همین جوری خوبی (فقط یکمی سرو وَضعت رو درست کن)

11-اگه از دوست دختر و هم دانشجویی به جایی نرسیدی چاره ای نداری جزء این که، بری سراغ همون دخترها فامیل...اگه از قبل سابقه ات خراب نباشد کارت زیاد هم مشکل نیست، ولی... تویی که تو 7 آسمون یه ستاره هم نداری بازم کارت خیلی مشکله دیگه کمکی هم از دست من بر نمیاد

تنها لطفی که میتونم بکنم اینه که هلت بدم بری جلو، که در این صورت هم ممکنه از چاه در بیای و بیفتی تو درّه (خوب عوضش از دست یکی از سیریش های دنیا راحت می شیم)

12-اگه از هیچ کدوم ازموارد بالا به نتیجه نرسیدی حتماً مشکل از خودته بهتره بری پیش یه روانپزشک..... اگه اون گفت مشکلی نداری!!!خوب دیگه باید بگم ... پس بد شانس هستی، برو خودت را دخیل کن به یکی از این امازاده ها شاید حاجت بگیری(دیگه باقیش با خداست و ما هم دیگه دخالت نمی کنیم)
 

نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,ساعت 23:16 توسط کوثر | |

-دختر های عزیز اگر دانشجو هستید و تقا ضای جزوه از شما زیاد است به پسرها قول بدهید که جزوه را روز قبل امتحان به دست شان میرسانید وحال با خیال راحت میتوانید روز قبل امتحان به دانشگاه نیایید

2-اگر پسری شماره ازتون خواست با متانت کامل شماره برادر گرامیتان را بدهید و بگویید منتظر تماس هستید( البته اگه برادرتان از اهالی محترم لات های سر کوچه باشه نتیجه جالب تری عاید پسر خواهد شد)

3-اگر در حال رانندگی هستید و پسری ازتون سبقت گرفت تا بهتون ثابت کنه رالی کار میکنه و بهتون گفت :رانندگی کار ما شیرمرد هاست نه شما ها.
شما میتونین بزنین رو گاز و به ماشین طرف نزدیک بشین و علاوه بر این که دستتون رو روی بوق گذاشتین از انتهای حنجره ی مبارکتان یک جیغی بکشید که تن جد محترم پسره هم در گور بلرزه و بلند بگویید مگه خودت خواهر مادر نداری؟ ای مردم بیاین منو از دست این شیاد نجات بدین

این موقع هست که پسره کلا واژه ی شیر رو از ذهنش واسه ی همیشه محو میکنه و به دنبال یه سوراخ موش میگرده

4-اگه یه پسری ازتون خواستگاری کرد دو حالت پیش میاد

الف-اگه از پسره خوشتون میاد که دیگه خودتون بلدین چیکار کنین (در محدوده ی این بحث نمی گنجه)

ب-اگه از پسره خوشتون نمیاد بهش بگین شماره و ادرستون روبدین تا شوهر سابقم رو واسه تحقیق بفرستم خدمتتون(قیافش اینجا خیلی دیدنیه)

5-سعی کنید در یه رشته مثلا کوهنوردی تبحرلازم رو کسب کنید و با نامزدتان به کوه رفته و بهش بگویید:اگه منو دوست داری باید اول به قله کوه برسی

باور کنید تلاشش واسه بالا رفتن از کوه و جلو زدن از شما خیلی دیدنیه(به خصوص اگه وزنش هم بالا باشه)

6-یه سوال فوق العاده سخت و گیج کننده رو پیدا کنید و به هم کلاسی پسرتان نشان دهید و به او بگویید :از اونجایی که شما از بقیه هوش بالاتری دارین میشه این مساله رو واسم حل کنید(با لحنی معصومانه)

اینجاست که پسره سرخ و سفید میشه و با راه حل های عجیب و غریب والبته اشتباه تن انیشتین و داروین و مندل و ....روتوی قبر میلرزونه ,اخرشم با کمال تاسف اعتراف میکنه که بلد نیست

نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:38 توسط کوثر | |

 

 يا درس نمي خونند يا وقتي مي خواند بخونند بايد حسش بياد. وقتي حسش مياد كه شب امتحانه ... يه كم كه درس خوندند يه موردي پيش مياد و بهش خيره مي شوند و به يه چيزي فكر مي كنند بعد انگار كه درس خوندند بلند ميشند ميرن استراحت مي كنند بعد از يك ساعت استراحت دوباره ميرند ميشينند فكر مي كنند . وقتي فكرشون تموم شد كتاب را ورق ميزنند يه كم براندازش ميكنند وزنش مي كنند استخاره مي كنند براي خودشون تقسيمش مي كنند ميگند تا ساعت فلان اينقدر مي خونم تا ساعت فلان اينقدر بعد ميرن استراحت كنند . حين استراحت حسشون تموم ميشه حال ندارند برند بخونند ولي چون مي دونند فردا امتحان دارند پا ميشند ميرند سر كتابشون. همينجور كه مي خونند هيچي حاليشون نيست چون جاي ديگه فكر مي كنند(لازم به ذكر است كه هيچ وقت در هيچ موقعيتي فكر نمي كنند فقط موقع درس خوندن فكرشون مي بعد از نيم ساعت دوباره ميرن استراحت، بعد سه ربع استراحت مي بينند خيلي دير شده .دوباره ميرنند درس بخونند اين بار مي خونند يه چيزايي هم ياد ميگيرند ولي چيزايي كه ياد نمي گيرند را ميذارند كه فردا از دوستاش بپرسند يه كم به معلمشون فحش ميدند مي گند اينارو درس نداده خلاصه آخرش نميرسند كتاب را تموم كنند فردا ميرند ميبينند كه دوستاشون يه چيزايي مي گند كه تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خر ميشه اونايي هم كه خونده بودند يادشون ميره به همين سادگي

نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:7 توسط کوثر | |

 

 

تصور کنین  یه خواهر و برادر از مدرسه می خوان برگردن خونه. هر دو ساعت دو تعطیل می شن.

 

خواهر وقتی به خونه می رسه که ساعت دو و نیمه. و پسر حدودا سه و نیم چهار.

( آخه می دونین این جنس خالص توی خیابونا راه می رن اگه یکی از بر و بچه ها تونسته باشه ماشین بابائه رو بپیچونه با هم می رن کمک خلق الله!!!! منتها از نوع دخترش)

 

کارهایی که دخترها وقتی به خونه رسیدن انجام می دن:

 

1- کلید رو می اندازن تو در ، در رو باز می کنه و می آد بالا

2- کفش هاشو می آره و می ذاره توی جا کفشی

3- به اعضای خونه سلام می کنه

4- مانتوش رو در می آره و به جا رختی آویزون می کنه

5- کیفش رو می بره توی اتاق

6- می آد دستاش رو می شوره و از مامانش می پرسه:" مامان جان ناهار داریم؟"

7- بعد از اینکه ناهارش رو خورد ظرفاش رو می بره می ذاره توی ظرف شئیی

8- می ره توی اتاق و تکالیفش رو انجام می ده

9- بابا که می آد به احترامش از اتاق می ره بیرون و سلام می کنه

10- شب بعد از اینکه همه کارهاشو کرد ، به مامان هم کمک کرد می ره تو تختش و می خوابه

 

کارهایی که پسرها وقتی رسیدن خونه انجام می دن:

 

1-دستشو می ذاره رو زنگ تا مامان با چند تا فحش آبدار در رو باز کنه و بگه:" پسره ی پر روی چشم سفید مرض گرفته! مگه تو خودت کلید نداری؟

2- کفش هاشو از وسط راهرو در می آره و اول چند قدمی توی راهرو می زنه تا به خونه برسه و بعد بیاد تو

3- سرش رو مثل ( دور از جون گاو) می اندازه پایین و می ره سمت اتاقش

4- کیفش رو ( البته کیفی رو که پره از سی دی های مستهجن و بازی و...) پرت می کنه روی تختش و جوراباشو می کنه تو هم بعد مثل توپ فوتبال شوتشون می کنه یه ور اتاق

5-دستشو می کنه تو دماغشو بعد می ماله به بلوزش

6- هنوز یه دقیقه هم از اومدنش نگذشته که مثل ... عربده می کشه که پس این ناهار کوفتی کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟

7- بعد از اینکه بشقابشو ( منظور همون دیسه) تموم کرد شیشه نوشابه خانواده رو هم داد بالا یه آروغ می زنه (هـــــــــــوق!!) و بلند می شه و می ره تو اتاق تا اون سی دی ها رو ببینه

8- بابا که می آد محل سگم نمی ده( آدم نیستن دیگه!!! واسه همینه که باباها دخترشونو بیشتر دوست دارن چون مودبه ولی پسرا ....)

9- چیزی به اسم تکلیف اصلا نداره!

10- شب حدودا ساعت 10 با چنگیز خطر و کامی پنجه طلا و بر و بچز می زنه بیرون

11- ساعت نزدیک سه است که با کلید در رو باز می کنه ( پس بالاخره فهمیدیم کلیدش کجاها کار می کنه) و تلو تلو خوران می ره توی اتاقش و یه ساعتی با جی اف جدیدش پای تلفن وراجی می کنه

12- ساعت چهار سرش رو می ذاره رو بالش و کپه ی مرگش رو می ذاره

نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:45 توسط کوثر | |

 

 

 

-جلوی دخترا کم میارن.

-gf شون رو با هزار دک و پز به بستنی دعوت و توی بستنی فروشی تازه متوجه جیب خالی از money شون می شن.

-در صدد مزاحمت و خرد کردن اعصاب یه دختر بر می آن و دختره آشنا در می یاد.

-پسره چون نمی تونه عشقشو ببینه ، بی صدا می ره زل می زنه به در خونه دختره . یه آلبوم عکس قطور از دم در خونه طرف تهیه می کنه.

-وقتی تو چشمای دختر مورد علاقشون خیره می شن ، بعد می فهمن دختره داشته پشت سرشونو نگاه می کرده.

-وقتی واسه یه دختر(عشقشون) گریه می کنن.

-وقتی دخترا بیش از اندازه بهشون کم محلی می کنن، قیافه مغمومشون بسیار دیدن داره.

-وقتی عشقشونو با یکی دیگه می بینن.

-وقتی طرف مورد علاقشون جلوی اونا از خوش تیپی و باکلاسی یه پسر دیگه تعریف می کنه.

-وقتی می فهمن بعد از این همه وقت که جلوی gf شون خودشونو پاک و مظلوم نشون دادن ، gf تمام آمارشونو داره.

-وقتی مچشون پیش دخترا باز بشه.

-و وقتی می فهمن که استعداد روان شناسی در همه دخترا خدادادیه و با یه نگاه این همه چیز از پسرای بدبخت می فهمن و اعمال و رفتارشون رو زیر ذره بین تجزیه و تحلیل می کنن !

نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:45 توسط کوثر | |

 

چطوري مي شه گفت که تو يک پسر ايروني هستي
اگر که شما فروشنده ماشين باشي و در آن واحد خواننده
اگر که پشت سر خانومت با مادرت غيبت کني
اگر که به کنسرت بري ولي هيچوقت خواننده را نبيني و همرا ه با نوشيدني توي کريدور بايستي و دختر ها رو ديد بزني
اگر که هيچوقت حلقه عروسيت رو به دست نداشته باشي
اگر روزي 5 بسته سيگار بکشي اما به همه بگي که سيگار نمي کشي
اگر که نوشيدني مورد علاقه تو ودکا باشه
اگر که حدود 35 سال سن داشته باشي اما روي سرت مو نباشه
اگر که هميشه برنامه تلويزيون هاي ايراني رو تماشا بکني اما هميشه از برنامه بد اونها گله داشته باشي
اگر که از کسي تقاضاي ازدواج کني و اونها بخوان بدونن که تو از خودت خونه داري
اگر همسرت رو طلاق دادي اما همچنان اجازه نمي دي که اون با کسي ديگه قرار بذاره
اکر که در ايران مخ پزشکي هستي اما در اينجا در چلو کبابي کار مي کني
اگر که 3 تا پيجر و 2 تا مبايل حمل مي کني ولي هيچ وقت کسي بهت زنگ نمي زنه
اگر که ادعا مي کني که پدرت بهترين دوست شاه بوده
اگر که خونه نداري و هنوز بي کاري اما بي .ام. و مي روني
اگر که مجبوري بيشتر از يکبار در روز اصلاح کني
اگر که در ايران يک قهرمان 4 ستاره بودي اما حالا در واشينگتون دي سي راننده تاکسي هستي
: اگر که ازت سوال کنن
where are you from?
و تو جواب بدي که ايتاليايي اما همچنان توي دستت تسبيح داشته باشي
اگر که اسپاگتي با ماست داشته باشي اما با قاشق به جون ته ديگ بيفتي
اگر که توي توالت آفتابه داشته باشي و اگر نه يه بطري پلاستيکي کارش و به خوبي انجام مي ده
اگر که دوستاتو براي شام دعوت کني و پيتزا سفارش بدي ولي هنوز يه مقدار برنج اضافي دم کني
اگر که باور کني که هيچکس بهتر از ما نمي تونه کباب درست کنه
اگر که سگ داشته باشي اما اجازه ندي که داخل خونه بياد

نوشته شده در پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:58 توسط کوثر | |

 

:

۱- خیلی ارزون هستن.

۲-زیاد اعتبار ندارن.

۳-دل خوش کن هستن.

۴-کلاستو اساسی میارن پایین.

 مال بد بیخ ریش صاحبش......

نوشته شده در پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:58 توسط کوثر | |


 

1- بدبخت حسين دلت بسوزه همون دختري که به تو پا نميداد من رفتم شمارشو گرفتم

2- واي پسر ! اين دختره دانشجو که توي کلاس ماست رو ديدين عجب هيكلي  داره !

3- من بدجوري عاشقش شدم . اگه اين خوشکله با من دوست بشه من همه ي دوست دخترهام رو کنار ميگذارم .

4- يک سي دي توپسي گيرم اومده که خيي باحاله . جديدترين شوي جني فر لوپر و شکيراست .

5- بچه ها اين دختره رو ديدين که مانتو صورتي ميپوشه و يه عينک آفتابي هم ميزنه . وقتي هم که توي دانشگاه را ميره هيچکي رو تحويل نميگيره . بايد حالشو بگيريم  ....بهش!

6- بچه ها من ميخونم شماها دست بزنيد ... توي کوچمون دختره قد بلنده ...

7- بر و بچ جاتون خالي امروز رفتيم کافي نت يه رومي رو به گند کشيديم
 
8-ديشب جاتون خالي.مامانم اينا نبودن يه غذاي توپ!!! درست كردم.
فقط يه كم زيادي رو گاز موند كه اونم مهم نيست.نميدونيد ته ديگ تخم مرغ چه خوشمزه هست!

نوشته شده در پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:37 توسط کوثر | |

 

خصوصیات پسرها وقتی عاشق می شوند:
1-نوک دماغشون قرمز والبته بزرگ می شود
2-حرف های قلمبه سلمبه می زنند وور ور وهرهر می خندند(که از علائم جنون است)
3-اگر زمستان باشه گلوله برفی به دختر مورد نظر می زنند
4-اگر تابستان باشه بطری اب معدنی شان را سر دخترها خالی می کنند
5-ادعا می کنند که از دختر ها بدشون می اید
نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:37 توسط کوثر | |

 

توی خیابون با احترام ازیه آقا پسر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از یکی دیگه بپرسید
توی اتوبان جلوی ماشین یه اقا پسر با سرعت 50 کیلومتر حرکت کنید.
. توی جمع پسرای فامیل وقتی همشون دارن یه سریال می ببینن هی کانال تلویزیون رو عوض کنید
. توی یه رستوران که چند تا پسر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بکشید و نوش جان کنید
توی یه بوتیک که فروشندش پسره وادارش کنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز کنه و در آخر بگید خوشتون نیومدو برید.. اگه یه پسر یه جا یه جک تعریف کرد بلافاصه بگید چقدر قدیمی بود
. اشتباهات لغوی پسرا رو موقع صحبت کردن تکرار کنید و بخندید
. تو یه جمع دانشجویی و رسمی هنگام عکس گرفتن واسه پسرا شاخ بذاریید
. عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف پسر مورد نظرتون
روزهای بارونی تا یه پسر دیدید و یه چاله پر آب و شما با ماشین بودید یه لحظه درنگ نکن.
اگه کلاس موسیقی می روید قبل از اجرای اقا پسر مورد نظر پیچ های کوک گیتارش رو به چند جهت بچرخونید.
تو دانشگاه از پسر مورد نظر یه جزوه 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینکه تمام صفحاتش رو جا به جا کردیدبهش برگردونید.
. چاق بودن و بی ریخت بودن پسر مورد نظر رو دم به ساعت به اطلاعش برسونید                                             ش . شیشه نوشابه پسر مورد نظر رو حسابی تکون بدید و بذارید خودش سرش رو باز کنه
. زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه پسر با صدای بلند بزنید زیر خنده
. از یه پسر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن به ساعتتون نگاه کنید و بگین ساعتش عقبه
 
توی ساندویچی موقعی که چند تا پسر نشستن طوری که اونا هم بشنوند از حال بهم خوردن و گلاب به روتون استفراغی که چند روز پیش داشتید تعریف کنید.
. توی یه جمع که چند تا پسر نشستن در گوشی صحبت کنید و بلند بلند بخندین
 
تو خیابون به یه قسمت از لباس یا صورت یه پسر خیره بشید وبزنید زیر خنده (نمی دونید پسره چه حالی میشه)
نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:37 توسط کوثر | |

 

خیلی جالبه بخونید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مردها در چهارچوب عشق به وسعت غیرقابل انکاری نامردند!برای اثبات کمال نامردی انان

تنها همین بس که در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن احساس میکنند مردند. تا وقتی قلب زن عاشق نشده پست تر از یک سگ ولگرد,عاجزتر از یک فقیر, پوزه بر خاک و دست تمنا به پیشش گدایی میکنند....

اما وقتی خیالشان از بابت قلب زن راحت شد,به یک باره یادشان می افتد خدا مردشان افرید!!! و انگاه کمال مردانگی را در نهایت نامردی جست و جو میکنند...

نوشته شده در سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:18 توسط کوثر | |

 

به پسران در کودکی گوشت سگ دهید تا در بزرگی وفا بیاموزند!!!

(من که نمیگم!شکسپیرمیگه!!!)

نوشته شده در سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:4 توسط کوثر | |

 

 

پسرای امروزی مثل گوسفند هستند:هر وقت بخوای میتونی کمی بهشون آب بدی و سرشون رو ببری!
 پسرای امروزی مثل زالو هستند:وقتی به پدر و مادرشان میچسبند خونشان را میمکند
 پسرای امروزی مثل جغد هستند:هر جا پیداشون میشه با خودشون نحسی میارن.
پسرای امروزی مثل زنبور هستند:24 ساعته دور گل(یعنی خانومها!)میگردن و صدای وز وزشون همه رو کلافه میکنه!!!
پسرای امروزی مثل سگ هستند:دیگه گوشت نمیخوان،دنبال استخوان افتادن!!!!!!!(نکته کنکوری!)
پسرای امروزی مثل الاغ هستند:براحتی سواری میدن تا هر وقت که بخوای...
پسرای امروزی مثل سوسک هستند:تنها تو جاهای کثیف میتونی پیداشون کنی...
پسرای امروزی مثل جیر جیرک هستند:شبها رختخوابشون شروع به جیر جیر میکنه.....!!!
پسرای امروزی مثل عنکبوت هستند:هر جا میرن چترشونو باز میکنن!
پسری امروزی مثل قورباغه هستند:زبانشون از قدشون بلند تره!
پسرای امروزی مثل کلاغ هستند:خیلی زشتند اما به چیزای قشنگ علاقه زیادی دارند!
پسرای امروزی مثل خروس هستند:اونقدر سر و صدا میکنند که همه توجهشون جلب بشه...
پسرای امروزی مثل کفتار هستند:هم نفرت انگیز هستند هم موذی هم منفعت طلب هم ترسو!
 
ودر آخر...پسرای امروزی مثل کرم تینیا ساژیناتا هستند:هیچوقت و در هیچ شرایطی نمیتوانید با انها زندگی مسالمت امیز داشته باشید

نوشته شده در جمعه 19 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:28 توسط کوثر | |

 


دخترها


۱. توی ماهيتابه روغن ميريزن

۲. اجاق گاز زير ماهيتابه رو روشن ميكنن

۳. تخم مرغها رو ميشكنن و همراه نمك توی ماهيتابه ميريزن

۴. چند دقيقه بعد نيمروی آماده رو نوش جان ميكنن



 



پسرها


۱. توی كابينتهای بالايی آشپزخونه دنبال ماهيتابه ميگردن

۲. توی كابينتهای پايينی دنبال ماهيتابه ميگردن و بلاخره پيداش ميكنن

۳. ماهيتابه رو روی اجاق گاز ميذارن

۴. توی ماهيتابه روغن ميريزن

۵. توی يخچال دنبال تخم مرغ ميگردن

۶. يه دونه تخم مرغ پيدا ميكنن

۷. چند تا فحش ميدن

۸. دنبال كبريت ميگردن

۹. با فندك اجاق گاز رو روشن ميكنن و بوی سركه همراه دود آشپزخونه رو بر ميداره

۱۰. ماهيتابه رو ميشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی ميداد!

۱۱. ماهيتابه رو روی اجاق گاز ميذارن و توش روغن واقعی ميريزن

۱۲. تخم مرغی كه از روی كابينت سر خورده و كف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاك ميكنن

۱۳. چند تا فحش ميدن و لباس ميپوشن

۱۴. ميرن سراغ بقالی سر كوچه و 20 تا تخم مرغ ميخرن و برميگردن

۱۵. تلويزيون رو روشن ميكنن و صداش رو بلند ميكنن

۱۶. روغن سوخته رو ميريزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهيتابه ميريزن

۱۷. تخم مرغها رو ميشكنن و توی ماهيتابه ميريزن

۱۸. دنبال نمكدون ميگردن

۱۹. نمكدون خالی رو پيدا ميكنن و چند تا فحش ميدن

۲۰. دنبال كيسهء نمك ميگردن و بلاخره پيداش ميكنن

۲۱. نمكدون رو پر از نمك ميكنن

۲۲. صدای گزارشگر فوتبال رو ميشنون و ميدون جلوی تلويزيون

۲۳. نمكدون رو روی ميز ميذارن و محو تماشای فوتبال ميشن

۲۴. بوی سوختگی رو استشمام ميكنن و ميدون توی آشپزخونه

۲۵. چند تا فحش ميدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل ميريزن

۲۶. توی ماهيتابه روغن و تخم مرغ ميريزن

۲۷. با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم ميزنن

۲۸. صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال ميشنون و ميدون جلوی تلويزيون

۲۹. سريع برميگردن توی آشپزخونه

۳۰. تخم مرغهايی كه با ذرات تفلون كنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل ميريزن

۳۱. ماهيتابه رو ميندازن توی سينك

۳۲. دنبال ظرفهای مسی ميگردن

۳۳. قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز ميذارن و توش روغن و تخم مرغ ميريزن

۳۴. چند دقيقه به تخم مرغها زل ميزنن

۳۵. ياد نمك ميفتن و ميرن نمكدون رو از كنار تلويزيون برميدارن

۳۶. چند ثانيه فوتبال تماشا ميكنن

۳۷. ياد غذا ميفتن و ميدون توی آشپزخونه

۳۸. روی باقيماندهء تخم مرغی كه كف آشپزخونه پهن شده بود ليز ميخورن

۳۹. چند تا فحش ميدن و بلند ميشن

۴۰. نمكدون شكسته رو توی سطل ميندازن

۴۱. قابلمه رو برميدارن و بلافاصله ولش ميكنن

۴۲. چند تا فحش ميدن و انگشتهاشون كه سوخته رو زير آب ميگيرن

۴۳. با يه پارچهء تنظيف قابلمه رو برميدارن

۴۴. پارچه رو كه توسط شعله آتيش گرفته زير پاشون خاموش ميكنن

۴۵. نيمروی آماده رو جلوی تلويزيون ميخورن و چند تا فحش ميدن

نوشته شده در جمعه 19 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:23 توسط کوثر | |

 

 

 اجازه هست ابروهامو بر دارم

 

-مامان: نه
-مامان، اجازه هست موهامو زیتونی کنم

 

 

 

-مامان: نه
-مامان، اجازه هست تونیک صورتی بپوشم

 

-مامان: نه
-................
-مامان، اجازه هست مثل باربی آرایش کنم

 

 

 

 

 

-مامان: نه

-مامااااان یعنی چی من 18 سالم شده ها
.
.
.
-مامان: اَاّه سیاوش، خفه میشی
 یا خفت کنم..........!!!!!!!!!!

 

نوشته شده در سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:46 توسط کوثر | |

 

۱)مخ زدن دختر بسیجی در ۱۰ ثانیه     

۲)تحمل کردن و از حال نرفتن در مقابل ۲۰ دختر سمج

۳)دویدن در حیاط مدرسه دخترانه بدون نگاه کردن به اطراف   

۴)رقابت با دختران در رشته چونه زنی وپر حرفی پشت موبایل یا تلفن    

۵)ناز کشی ۳ دختر به طور همزمان      

نوشته شده در سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:43 توسط کوثر | |

  

۱-با داشتن هیکلی ضایع تی شرت تنگ و ضایع نپوشن

 

۲-از کلاس پنجم دبستان ۳تیغه نکنن

 

۳-از دیدن یک فروند دختر جوزده نشوندو تیکه جواتی نندازند

 

۴-پس از یافتن اولین پشم در بدن خود احساس مردانگی

 

نکنند وتصمیم به ازدواج نگیرن

 

۵-در مقابل دخترها احساس با مزه بودن نکنندو هی چرت و پرت نگن

 

۶-کت و شلوار صورتی با پیرن زرد نپوشند و کروات قهوه ای نزنن

 

۷-در آن واحد با چندتا دختر دوست نباشن و به همشون قول ازدواج ندن

 

۸-از ۹سالگی پشت ماشین باباشون نشینن و پدر ماشینو در نیارن

 

۹-احساس خوش تیپی نکنن و خودشونو دختر کش ندونن

 

واز همه مهمتر پس از خوندن اين مطالب جنبه ي خودرو نشون ندن ومرام وباحالي خود رو اثبات نكنن.


 

برید حال کنید

 

نوشته شده در دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:,ساعت 17:37 توسط کوثر | |

 

خداوند گل را آفرید و گفت لطیف است

آسمان را آفرید و گفت بهترین است

زن را آفرید و گفت زیباست

مر د را آفرید و گفت پیش می آید دیگه ...

نوشته شده در دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:,ساعت 17:22 توسط کوثر | |

 

پسر بودن یعنی سربازی در انتظارته اول جووونی

پسر بودن یعنی صبح تا شب بدویی دنبال کار عاقبت هم کار پیدا نکنی

پسر بودن یعنی بدون تحصیلات و شغل مناسب باید سرتو بزاری زمین بمیری چه برسه زن بخوای

پسر بودن یعنی افسوس بخوری دختر باشی

پسر بودن یعنی در همه ی موارد مرد خونه هستی حتی موقع دزد اومدن

پسر بودن یعنی هر روز یه شکست عشقی خوردن

پسر بودن یعنی عمرا عزیز دل بابا باشی

پسر بودن یعنی مثل عقده ای ها آرایش کردن و مو بلند کردن

پسر بودن یعنی ول معطل بودن

پسر بودن یعنی احساس برتری الکی نسبت به دخترا

سر بودن یعنی ابراز احساسات کنی بدبخت و زن زلیل و تو سری خور محسوب میشی

پسر بودن یعنی دق کنی ولی گریه نکنی

نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 22:51 توسط کوثر | |

 

 
 

 

اگه بخواین مطلب پایینی و بخونین و هی تو کامنت ها فحش

بدین..

 .در خروج بازه میتونین برین بیروون  

ذات پسر ها :

پسرا همچون مارمولک موزی و آب زیره کاه و مثله آفتاب پرست رنگ عوض میکنن

 

پسرا همچون تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد  ابله هستند و وقتی عصبانی میشوند جفتک میندازن.

 

پسرا همچون میمون بریخت هستند و همیشه ادای غربی ها رو در میارن و فکر میکنن خیلی خوشتیپن   تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

پسرا همچون کلاغ زشت و سیاه هستند ولی به دنبال زیبایی یعنی(دخترا) میگردن.(بیخود میکنن)

پسراي امروزي مثل قورباغه هستند:

زبانشون از قدشون بلند تره

پسراي امروزي مثل سگ هستند: 

ديگه گوشت نميخوان،دنبال استخوان افتادن !!!!!!! (نکته کنکوري!)   تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

پسراي امروزي مثل الاغ هستند

براحتي میشه سوارشون شد و بهت سواري ميدن تا هر وقت که بخواي

پسراي امروزي مثل جغد هستند:

 هر جا پيداشون ميشه با خودشون نحسي ميارن   تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

پسراي امروزي مثل گوسفند هستند:

 هر وقت بخواي ميتوني یکم بهشون علف بدی و خرشون کنی

   

 حال کردین ؟؟؟؟؟؟

نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:30 توسط کوثر | |

 

 

۱-هیچ وقت مجبور نیستی به تعدادموهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه "بله" کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.

۲_به سادگی اب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست


۳_خوب می تونی نقش بازی کنی. _انقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از اقایون به تکلیف می رسی.

۴_بزرگترین پوئن:خیالت از بابت سربازی راحته!.صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککتم نمی گزه

۵_تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟
۶_در تاریخ جهان به زیرکی معروفی.
۷_می تونی هزار بار هم فیلم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی.
۸_و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.

۹_بهشتم که زیر پای امثال شماست.
۱۰_بیشتر از اقایون عمر می کنی(از لحاظ علمی ثابت شده).

۱۱_فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.

۱۲_از قدیم گفتن:پشت هر مرد موفقی زنی باذکاوت بوده.

۱۳_چند تا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده
۱۴_این یکی دیگه کاملا مستنده:باهوش ترین انسان دنیا یک زنه!.

۱۵-سال ها پیش یک زن وبا هوش و ذکاوتش یکی از مردان قدرتمند دنیا رو شکست داد(شکست شرم اور فیلیپ، پادشاه اسپانیا از الیزابت، ملکه انگلستان 1533_1603)

۱۶_نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.
۱۷_یادت باشه که خداوند، تمام جهان رو به خاطر برکت وجود یک زن افرید.(خانم فاطمه زهرا)

۱۸_می تونی در سکوت و فقط با طرز نگاهت حرف بزنی اگرچه شاید هیچ کدوم از اقایون معنیشو متوجه نشن.
۱۹_سال ها پیش دختری 18 ساله فرماندهی ارتش فرانسه رو بر عهده گرفت و اسمش رو در تاریخ جهان ماندگار کرد(ژاندارک).
۲۰_درهای کعبه تنها به روی یک زن باز شد.
۲۱_سر ابوالهول مجسمه دانش و خرد به شکل زنه.
۲۲_واقعا تا حالا هیچ مردی شب ها به اسمون نگاه کرده؟


۲۳_خیانت عشقی نمی تونی بکنی(علم روانشناسی به این نتیجه رسیده که زن ها هرگز نمی تونن دو مرد رو همزمان و به یک شکل و اندازه دوست داشته باشن اما مردها چرا).


۲۴_مجبور نیستی واسه اینکه یه نفر به خواهرت چپ نگاه کرده ،خون و خونریزی راه بندازی.
۲۵_بلدی چه طوری بدون اینکه زور بازویی لازم داشته باشی روی بقیه رو کم کنی.(با زبونت)


۲۶_اگه زشت باشی(که خیلی کم چنین چیزی پیش می یاد)می تونی خودت رو با ارایش خوشگل کنی.اگه قدت کوتاهه می تونی کفش پاشنه دار بپوشی. اگه موهات کم پشته مسئله ای نیست چون روسری داری ( که البته این بعیده چون همه ی خانومها خوشگل میباشند) .


۲۷_ در دنیا هرگز به اندازه ای که در حق تو اجحاف شده در حق موجود دیگه ای نشده با این حال امروزه زن ها رو در هر عرصه ای می بینیم:سیاست، اقتصاد، علم و حتی ورزش!.
۲۸_و غم انگیزترین مزیت اینه که روزی مادر می شی و به موجودی زندگی می بخشی.
۲۹_چراغ هر خونه ای یک زنه.

خوووووووووشتون اومد؟؟؟؟.....

نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:30 توسط کوثر | |

 

 

 

زمین خوردن یک پسر

(زااااااااااااااااااارت) صدای زمین خوردن
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول ( اسکل و حتی اوشکولم میشه جایگذین اینا بشه ) چت شد؟

خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ( خودشونم قبول دارن که الاغی بیش نیستن)،

پاشو گمشو (شپلخخخخخ ) <صدای پسگردنی>


یک رهگذر: پسر جون حالت خوبه؟ چیزی مصرف کردی؟

یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسرم اینقدر  دس پا چلفتی خنگ
... ...

 


(دختر در حال راه رفتن)


(دوفففففففسک)

 <زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش>

رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی فدات شم الهی بمیرم چی شدی تو یهو وااااااااااای


یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخای برسونمت دکتری جایی


یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتون بدین به من! من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین....

نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:25 توسط کوثر | |

 



وسعت عشق پسران چنان وسیع است که اگر عاشق دختری شوندعاشق دوستانش نیز میشوند !



گفت مردی به همسرش روزی.... من بمیرم چگونه خواهی زیست؟ گفت: از چند و چون آن بگذر.... تو بمیری برای من کافیست


میدونید تفاوت مردا با باطری چیه؟
باطری یه قطب مثبت داره اما مرد نداره



شباهت مردها با مارمولك متاسفانه هر چي دمشونو قيچي كني باز دم در ميارن



پسر چیست؟

موجودی فوق العاده و موذی و ناشناخته که عجایب آن ببش از تعداد آنها در سطح جهان است




پسر ها چه قدر بدبختن:

۱-وقتی دنیا میان همه حال مادرشو میپرسن

۲-وقتی زن میگیرن همه میگن چه زن خشگلی

۳-وقتی میمیرن میگن بیچاره زنش




 
 

نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:19 توسط کوثر | |

 

از یه زنه می پرسن :

بزرگترین چیزی که برای رفع مشکلات بزرگ بشر اختراع شده ، چیست؟

میگه: دادگاه طلاق !!!

.

.

.

اگر طاووس برای ناز کردن و روباه برای فریب دادن وتمساح برای اشک ریختن وکلاغ برای قارقار کردن داشته باشی دیگر نیازی به شوهر کردن نداری !!!
.

.

.

.

.

آدم تا وقتی شوهر نداره فقط شوهر نداره وقتی شوهر داره فقط شوهر داره !!!

.

.

.





‌گروه اول پسرایی هستند که دخترا رو بدبخت میکنن!

گروه دوم پسرایی هستند که اشک دخترا رو در میارن!

گروه سوم پسرایی هستند که جوون دخترا رو به لبشون میرسونن!

گروه چهارم پسرایی هستند که کاری میکنن دخترا روزی 18 بار‌آرزوی مرگ کنن!

گروه 5 پسرایی هستند که به اشتباه فکر میکنن جزو هیچکدوم از گروههای بالا نیستن


.

.

.

دخترا دنبال یه پسر می گردند که 1000 آرزوشونو بر آورده کنند

پسرا دنبال 1000 تا دختر می گردند که یه آرزوشونو بر آورده کنند !!!
.
.

.

.

چرا روان درمانی مردها کمتر از زنها طول میکشه؟

معمولا" باید در روان درمانی به دوران کودکی بازگشت و مردها همیشه در همون دوران به سر می برند
نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:16 توسط کوثر | |

 

چرا خدا مردها را آفرید؟

1. هدف خاصی نبود

2. گِل اضافه مونده بود

3. نسخه آزمایشی بود

4. اصلا کار خدا نبود

 

چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟

1.از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند

2.مگه ما روی زمین مرد هم داریم

3.وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد

4.حالا چه عجله ایه؟

 

اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟

1.چیز خاصی نمی آفرید

2.پیراشکی

3.خروس دریایی

4.فضای خالی

 

اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟

1.مگه قراره اتفاقی بیافته

2.خارشتر کویر لوت که آفت نداره

3.اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد

4.یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر

 

چه وقت مردها عاشق می شوند؟

1.چه وقت مردها عاشق نمی شوند!

2.هر وقت مامانشون بگه

3.چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند

4.یک روز از همین روزا !

 

مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟

1.در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند

2.جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه .(قانون 4 نیوتن)

3.بستگی تام و تمام به میزان تستر.... دارد.

4.رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.

 

مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟

1.فنر با ثابت بالا

2.پارچه استرچ

3.یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته

4.کش تیرو کمان

 

مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟

1.هر شب

2.هر وقت که خدا بخواد

3.هر وقت تستر..... بگه

4.سیکل خاصی ندارند

 

مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟

1.اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!

2.تمام تلاششون رو می کنن که بتونن 1 کاری بکنن!

3.به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!

4.می رن کلاس آمادگی جسمانی!!

 

وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟

1.چیزی نمی گن چون وقت عمله

2.وقت نمی کنن چیزی بگن

3.اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه

4.در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن

 

مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟

1.با دست

2.با تور

3.با چنگول

4.با زبون

 

معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟

1.هر که پیش آمد خوش آمد

2.به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه

3.ده بیست سی چهل

4. به قول مادر بزرگ پسر، دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد

نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:4 توسط کوثر | |

 

اگه پسرا نبودن....

-اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق میداد؟

-اگه پسرا نبودن کی خونه رومیکرد باغ وحش؟

-اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کی رو ضایع میکرد؟

-اگه پسرا نبودن دخترا به چی میخندیدند؟

-اگه پسرا نبودن دخترا کی رو سرکار میذاشتن؟

-اگه پسرا نبودند دخترا کی رو تیغ میزدند؟

-اگه پسرا نبودن کی ظرفارو می شست؟

-اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو میذاشت دم در؟...

-وبلاخره اگه پسرا نبودند کی اینهمه با دخترا کل کل میکرد و کم میاورد و از رو نمیرفت؟؟؟؟؟؟؟قهقهه

 

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:22 توسط کوثر | |

 

برنامه روزانه پسرا....!!!

۸ صبح: تو رخت خواب…..

 

۹ صبح:
یکم وول میخوره  یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….

 

۱۰ صبح:
مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد)

 

۱۱ صبح: از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه)

 

۱۲ صبح یا ظهر:
موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال  ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله!

 

میشه یه ساعت دیگه هم خوابید!

 

۱ ظهر:
مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم  بابک جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….بابک جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم  پاشو دیگه پرتش میکنه 

 

۲ ظهر:  ماماااااااااااااان …..ناهار(چه لوس...اییییییییییی)

 

۳ ظهر: مامااااان جورابام کو؟(پسرا همیشه شلختن)

 

۴عصر: مامااااااااااان ….سوییچ؟؟

 

۵ عصر: اولین اتو…(مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن)

 

۶ عصر: به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر جون بیچاره کمک و امداد…)

 

۷ عصر: لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟

(زود خودش میخوره دوتا هم میاره میده به خواهرش و لیدا جون سریع راه میوفته یه ترمز شدید که لیدا جان نیازمند به دستمال کاغذی بابک آقا هم که نقشه اش گرفت دستمال حاوی شماره موبایل رو تقدیم میکنه ….)با یه عالمه شرمندگی لیدا که خشکش زده ترجیح میده با مانتوش پاک کنه …

 

۸ غروب: دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!!

 

۹ شب: آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند…..

 

۱۰شب: یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه…

 

۲شب: مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!) 

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:18 توسط کوثر | |

 

 

حوالی سال 1230 ه.ش:
مرد: دختره‌ خير نديده! تا نكشمت راحت نميشم!
زن: آقا ، حالا يه غلطی كرد! شما بگذر. نامحرم كه تو خونه مون نبوده. حالا يه بار بلند خنديده!
مرد: بلند خنديده؟! اگه الان جلوشو نگيرم لابد پس فردا ميخواد بره بقالی ماست بخره! همش تقصير توئه كه درست تربيتش نكردی. نخير نميشه. بايد بكشمش! (بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شيطون پياده می‌شه و دختر گناهكارشو می‌بخشه!)
زن: آقا خدا سايه شما رو هيچوقت از سر ما كم نكنه.
نيم قرن بعد ، سال 1280:

مرد: واسه من می‌خوای بری مدرسه درس بخونی؟! می‌كشمت تا برات درس عبرت بشه!
زن: آقا ، آروم باشين. يه وقت قلبتون خدای نكرده می‌گيره‌ها! شكر خورد. ديگه از اين شكرها نمی‌خوره. قول ميده!
زن: وای آقا تو رو خدا از خونش بگذرين. منو به جای اون بكشين! (بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شيطون پياده می‌شه و دختر گناهكارشو می‌بخشه!)
زن: خدا شما رو تا ابد واسه ما نگه داره.
يك قرن بعد از اولين رويداد ، سال 1330:

مرد (بعد از گرفتن كمی زهر چشم و شكستن چند تا كاسه و كوزه!): چی؟! دانشسرا؟! دختره چشم سفيد حالا می‌خوای بری دانشسرا؟! مردم از فردا نميگن آقا رضا غيرتت كو؟!
زن: آقا ، تو رو خدا خودتونو كنترل كنين. خدای نكرده سكته می‌كنين! (بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شيطون پياده می‌شه و دختر گناهكارشو می بخشه!)
زن: آقا الهی صد سال سايه تون بالای سر ما باشه.
حوالی سال 1360:

فرياد مرد خونه تا هفت خونه اونطرف تر ميرسه كه: بله؟! ميخواد بره سر كار؟! يعنی من ديگه انقدر بی غيرت و بدبخت شدم كه دخترم بره سر كار ؟!
زن: حالا تو عصبانی نشو. دوستاش يادش دادن اين حرفا رو! خدا تو رو برای ما حفظ كنه.
همين چند سال پيش ، سال 1380:

مرد: كجا؟! می‌خوای با اين مانتو آستين كوتاه و شلوارك (شلوار برمودا) بری بيرون؟! می‌كشمت! من ، تو رو ، می‌كشم! زن: ای آقا ، خودتو ناراحت نكن بابا. الان ديگه همه همينطورين!
مرد: من اينطوری نيستم! دختر ، لااقل يه كم اون شلوارو پایين‌تر بكش كه زانوتو بپوشونه! نه ، نه ، نمی‌خواد! بدتر شد! همون بالا ببنديش بهتره!
زن: مرد خدا عمرت بده كه دركش كردی!
چند سال بعد ، سال 1390:

مرد: آخه خانم اين چه وضعيه؟ روزی كه اومدم خواستگاری گفتم نميخوام زنم اين ريختی لباس بپوشه ، گفتی دوره اين امل بازيها تموم شده ، گفتم چشم! تمام خونه و املاكم رو هم كه برای مهريه به نامت كردم. حق طلاق رو هم كه ازم گرفتی. حالا ميگی بشينم توی خونه بچه داری كنم؟!

زن: عزيزم مگه چه اشكالی داره؟ مگه تو ماهی چقدر حقوق ميگيری؟ تمام حقوقت هم كه برای كرايه تاكسی و خرج ناهارت و مهدكودك بچه و بنزين و جريمه ماشين ميره! حالا اگه بشينی توی خونه و از بچه نگهداری كنی هم خرجمون كم ميشه هم بچه عقده ای نميشه! آفرين عزيزم. من دارم با دوستام ميرم باشگاه بولينگ! خدا سايه ات رو فعلا" روی سر ما نگه داره!
چند سال بعد ، سال 1400:

دختر: چی؟! چی گفتی؟! دارم بهت ميگم ، ماشين بی ماشين! همين كه گفتم. من قرار دارم ماشينم می‌خوام. می‌خوای بری بيرون پياده برو!
زن: دخترم ، حالا بابات يه غلطی كرد! تو اعصاب خودتو خراب نكن. (بالاخره با صحبتهای زن ، دختر خونه از خر شيطون پياده می‌شه و بابای گناهكارشو می‌بخشه!)
زن: عزيزم خدا نگهت داره كه باباتو بخشيدی!
دو قرن بعد از اولين رويداد ، سال 1430:

زن: عزيزم تو كه انقدر فسيل نبودی! مثلا" بين دوستات به روشنفكری معروفی. آخه چه اشكالی داره؟ اينهمه سال ما زنها بچه دار شديم و به دنيا آورديمشون ، حالا با اين علم جديد و تكنولوژی پيشرفته چند وقتی هم شما مردها از اين كارا بكنين! اصلا" مگه نمی گفتی جد بزرگت هميشه می گفته: چه مردی بود كز زنی كم بود؟
مرد: پس لااقل بذار بيمارستان و جنس و اسم بچه رو خودم انتخاب كنم!
زن: ديگه پررو نشو هر چی هيچی بهت نميگم!
نه ماه بعد وقتی مرد بچه بغل از بيمارستان به خونه مياد زن با عشوه ميگه: مرد من ، يعنی سايه تو تا به دنيا آوردن چند تا بچه ديگه بالای سر ماست؟
آينده ای نه چندان دور ، سال 1450:

چند تا مرد دور همديگه نشستن و در حالی كه سبزی پاك ميكنن آهسته و در گوشی مشغول بحث هستن: آره... ميگن هدف اين جنبش بازگردوندن حق و حقوق ضايع شده مردهاست!
- حق با جمشيده... ببينين اين زنها چقدر از ما سوء استفاده ميكنن! تا وقتی خونه بابامون هستيم كه بايد آشپزی و بچه داری و خياطی ياد بگيريم و توسری بخوريم! بعدشم بدون مشورت با ما زنمون ميدن و زنمون هم استثمارمون ميكنه!
- آره... خب داشتم می گفتم... اسم اين جنبش سيبيليسمه و اعلاميه هاش هر شب ........
در اين هنگام به علت ورود خانم يكی از مردها ، بحث به زياد بودن خاك و علف هرزه قاطی سبزی ها كشيده ميشه!
زن: زود باشين تمومش كنين ديگه! درست تميز كن! من نميدونم اين سايه لعنتی شما تا كی ميخواد روی زندگی ما بمونه؟!
حوالی سال 1530 ه.ش:

راديوی سراسری ، موج تله پاتی (صدای يه خانم): با اعلام ساعت نه شب شما خانمهای عزيز را در جريان آخرين اخبار دنيا قرار ميدهم. به گزارش خبرگزاری بانوپرس ، دقايقی قبل سايه آخرين نمونه بازمانده از جنس مرد از روی كره زمين محو شد! پس از پايان عمر اين موجود از گونه مردها ، از اين پس نام و تصوير اين مخلوقات را فقط در وب پيج های تاريخی و باستان شناسی می توانيد رويت نماييد. ساعت نه و پانزده دقيقه با خبرهای جديدی در خدمت شما بانوان محترم خواهم بود. دينگ دينگ!

 
نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:18 توسط کوثر | |

 

 دوست پسر

 

 مثل آدامسه ........ نظر شما چيه...؟؟؟

 

 

۱.داشتن یه بسته آدامس بهتر از یه دونه آدامسه

 

۲.فراموش نکن پایان هر آدامسی سطل زباله است پس برای هیچ آدامسی قیمت زیادی نده.

 

۳.آدامسه نیمه خورده کسی رو نخور

 

۴.جویدن طولانی مدت آدامس جز بی مزه شدنش حاصلی نداره

 

۵.حسرت آدامسی که دور انداختی نخور

 

۶.و در آخر: ازدواج مثل قورت دادن آدامسه

 

نتیجه ی حرفم: آدامس نخور تا مجبور نشی قورتش بدی

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:12 توسط کوثر | |

 

سن 14 سالگی : تازه توی این سن، هر رو از بر تشخیص میدن . اول بدبختی

سن 15 سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن ... از قیافه خودشون بدشون می یاد

سن 16 سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن، تکنو می زنن ... حرف هم نمی زنن ، داد می زنن ... با راکت تنیس هم گیتار می زنن

سن 17 سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن ... فقط شعرهاشون و بلند بلند می خونن ... یادش به خیر اون روزها که تکنو نبود راک ن رول می خوندن

سن 18 سالگی : هر کی رو می بینن تا پس فردا عاشقش میشن ... آخ آخ ...آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون می چسبه

سن 19 سالگی : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ... تیز میشن ... ابی گوش میدن

سن 20 سالگی : از همه شون رو دست می خورن ...ستار گوش میدن که نفهمن چی شده

سن 21 سالگی : زندگی رو چیزی غیر از این بچه بازیها می بینن ... مثلا عاقل می شن

سن 22 سالگی : نه می فهمن که زندگی همش عشقه ... دنبال یه آدم حسابی می گردن

سن 23 سالگی : یکی رو پیدا میکنن اما مرموز میشن ... دیدشون عوض می شه

سن 24 سالگی : نه... اون با یه نفر دیگه هم دوسته ...اصلا لیاقت عشق منو نداشت

سن 25 سالگی : عشق سیخی چند؟ ... طرف باید باباش پولدار باشه... حالا خوشگل هم باشه بد نیست

سن 26 سالگی : این یکی دیگه همونیه که همهء عمر می خواستم ... افتخار میدین غلامتون باشم ؟

سن 27 سالگی : آخیش

 

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 16:14 توسط کوثر | |

اتل متل توتوله                این پسره سوسوله

موهاش همیشه سیخه       نگاش همیشه میخه

چت میکنه همیشه            بی مخ زدن؟نمیشه

پول از خودش نداره            باباش رو قال میذاره

دی اند جیشو میپوشه       میشینه بعد یه گوشه

زنگ میزنه به دافش         میبنده هی به نافش

که من دوست میدارم           تاج سرم میذارم

صورت رو کردی میک آپ       بیا بریم کافی شاپ

تو کافی شاپ،می خنده        همش خالی میبنده

بهم میگن خدایی!                  چقدر بابا بلائی!

همه رو من حریفم             میذارم توی کیفم

هزارتا داف فدامن                منتظر یه نامن

ولی تویی نگارم               برات برنامه دارم

اگه مشکل نداری           میام به خواستگاری

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:58 توسط کوثر | |

انواع مرد: اروپایی:یه زن داره یه دوست دختر(زنشو بیشتر از دوست دخترش دوست داره)       مرد امریکایی: یه زن داره یه دوست دختر(دوست دخترشو بیشتراز زنش دوست داره)            مرد ایرانی:یه زن داره سی تا دوست دختر(مامانشو  رو از همه بیشتر دوست داره)

 

 

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:58 توسط کوثر | |


ـ با داشتن هیکلی ضایع تی شرت تنگ نپوشن!!!

ـ از کلاس پنجم دبستان سه تیغه نکنن و after shave نزنن!!!!

ـ جلوی مدرسه دخترانه نایستن و سیگار چاق نکنن!!!!!!!

ـ با دیدن یک فروند دختر جو زده نشده و تیکه جواتی بار نکنن!!!!!

ـ پس از ورود به دبیرستان سیگاری نشده و گوز گوز نکنن!!!!!

ـ پس از یافتن اولین پشم در بدن خود احساس مردانگی نکنن و به فکر ازدواج نیافتن!!!!!!

ـ در مقابل دختر ها احساس بامزه بودن نکنن و کسشعر نگن!!!!

ـ ادعای با معرفتی و با مرامی وخلاف سنگین نکنن!!!!!

ـ کت وشلوار صورتی با پیراهن زرد نپوشن و کروات قهوه ای نزنن!!

ـ در آن واحدبا N تا دختر رفیق نباشن و به هر N تاشون قول ازدواج ندن!!!!!!!

ـ از ۹ سالگی پشت ماشین باباشون نشینن و خوارومادر ماشین رو به گاء ندن!!!!!!!

ـ احساس خوش تیپی نکنن و خود را دختر کش ندونن!!!!!!

و از همه مهمتر : پس از خوندن این مطالب جنبه خود را نشون نداده و مرام و با حالی خود را اثبات نکنن!!!!!!!

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:44 توسط کوثر | |

اگرپسری بر ضد دخترها حرفی زد بدونید

ازهمه بیشتر دنبال دخترهاست و براشون له له میزنه!!

حکایتش حکایت همون گربه هست که دستش به گوشت نمیرسید می گفت پیف پیف بو می ده!

تا حالا صد تا دخترسر کارش گذاشتند و حالشو گرفتند !

....

تا حالا هر چی التماس کرده دخترای ناز ایرونی که سهله یه وزغ ماده هم تحویلشون نگرفته!!
 

توی دانشگاه نمره های ماکزیمم دخترا رو دیده و برای اینکه کسی نفهمه آی کیوش در حد کلوخه مجبوره بشینه برای دخترا حرف در بیاره

تو خونه همش به خاطر شلخته بودنش (مخصوصا موها و دماغ ) و تمیزی و خوشتیپی خواهرش مدام زدند تو سرش

از اینکه با صد نوع مدل موی مختلف و خط ریشای عجیب غریب نمیتونه قیافه مثل اژدهاشویه کم شبیه آدما بکنه به دخترای ایرونی که با آرایش زیباتر میشند حسودی می کنه

می بینه یک نفر تو دنیا پیدا نمیشه که فقط یه بار منتشو بکشه و باید یه عمر ناز کش باشه

می بینه خیلی از مردا و پسرای اطرافش (وحتی خودش) حاضرند با اشاره یه خانم همه چی شونو فدا کنند اون وقته که یه جاش به شدت میسوزه

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:52 توسط کوثر | |

 

پسر ها شبیه سوسک هستند !!!!!!

چرا؟؟؟؟؟

میگم خدمتتون

1.دقت کردین بعضی سوووسکااا گیر میدن بهت هرچی با دمپایی میزنی تو سرشون بیشتر میان طرفت!!!!

2.دیدین  سوسک ها چقدر سگ جونن لهشون میکنی ولی هنوز شاخکاشونو تکون میدن

خووووووووب تا اینجا فک کنم منظورمو گرفته باشین!!!!

خوب میریم سراغ بقیه ی شباهت ها

3.مدل مووووووووو های پسرااااااا (با وجود تنها 2 تار مو!!! همونو با کلی چسب و تافت و ... سیخ می کنن)

4.سوووسک موجود چندشیه (مثل پسر ها که خیلی چندشن)

5.سوسکااا رو هیچکی دوست نداره (البته من به استثنا ها کاری ندارم کلی گفتم)دقیقا مثه پسر هاااااااا

6.سوسک تنها حشره ایه که خوشگلش پیدا نمیشه!!! مثل پسر که نسل خوشگلاش منقرض شده!!!

7.میگن سوسکااا خیلی پیچیدن و محققا هنوز از زندگیشون سر در نیاوردن درست مثل پسر جماعت که هیچ وقت نمیفهمی پشته ای قیافه یه زشتش  چیه!!!!بس که

موزیییییییییی ان

خوب فک کنم به اندازه ی کافی دلیل اوردم واسه اینکه شما دختران محترم شباهت زیااااااااااد بین این دو موجودو بفهمین

پس الان میشه  به یه نکته اشاره کرد

واسه من سواله

که چرا دخترا با دیدن سوسک جیییییییغ میزنن و در میرن

ولی با دیدن یه پسر.....

نه واقعا خیلی واسم جالبه !!!!؟؟؟؟

یه سوال دیگه

چرا پسر ها با وجود این همه شباهت سوسک های بیچاررو میکشن (خیلی راحت)

آقا پسر های محترم !!!!

یه نگا به این عکسه پایین بندازین !!!

شبااااااااااهتو داری؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!

 soooosk!!!!

 
نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:44 توسط کوثر | |


Power By: LoxBlog.Com